خنده را معنای سرمستی ندان آنکه میخندد غمش بی انتهاست
یک روز خزان پاییزی پرستویی درحال مهاجرت دیدم به او گفتم چو به دیار یارم میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش میمانم بهار سال بعد پرستویی نفس زنان آمد و گفت: دوستش بدار اما منتظرش نمان...
نظرات شما عزیزان:
به نظر من کسی رو که نباید منتظرش باشیم رو نبایدم دیگه دوست داشته باشیم
ولی نوشته قشنگی بود
مطلبتو دوست داشتم
دوستم من لینکت کردم تو وبلاگم اگه خواستی تو هم لینکم کن
Power By:
LoxBlog.Com |