یک روز خزان پاییزی...


خنده را معنای سرمستی ندان آنکه میخندد غمش بی انتهاست

یک روز خزان پاییزی

پرستویی درحال مهاجرت دیدم

به او گفتم چو به دیار یارم میروی

به او بگو دوستش دارم

و منتظرش میمانم

بهار سال بعد پرستویی 

نفس زنان آمد و گفت:

دوستش بدار اما منتظرش نمان...

 



نظرات شما عزیزان:

شازده کوچولو
ساعت19:53---14 تير 1391
به نظر من کسی رو که نباید منتظرش باشیم رو نبایدم دیگه دوست داشته باشیم
ولی نوشته قشنگی بود


شازده کوچولو
ساعت11:53---12 تير 1391
مطلبتو دوست داشتم
دوستم من لینکت کردم تو وبلاگم اگه خواستی تو هم لینکم کن


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,ساعت 11:31 توسط باران و سارا| |


Power By: LoxBlog.Com